من خودم بلدم. خودم و خودم
با دیروز سه روزه که من پی پی خودم رو میگم و وقتی که وقتش شد شلوارم رو در میآرم و میرم دستشویی و دمپایی هامو میپوشم و البته در رو هم میبندم و تنها هم باید باشم. بعد که کارمو کردم مامان رو صدا میزنم و با خوشحالی باهاش بای بای مکینم و آب میریزیم و میره ... الان خیلی احساس افتخار میکنم و از اینکه میتونم به تنهایی این کار رو بکنم خیلی خوشحالم. مامان و بابا هم خیلی منو تشویق میکنند. برای همین وقتی میرم دستشویی دیگه بیرون نمیآم و هی میخوام دوباره یه کار دیگه بکنم که نمیشه و آخرش معمولا بعد از یه رده دقیقه با گریه از دستشویی میآم بیرون. خوب دوست دارم باز هم اونجا باشم دیگه...
نویسنده :
فاطمه
9:44