زهرا زهرا ، تا این لحظه: 14 سال و 1 روز سن داره

زهرا فرشته کوچک من

من و این همه ادا

1391/2/5 9:44
نویسنده : فاطمه
267 بازدید
اشتراک گذاری

آخه مگه من چی کار کردم که مامان و بابا اینقدر منو تحلیل میکردند.

خوب من دیدم دسته کلید مامان روی اپن بود من هم که رفته بودم مثل همیشه روی دسته مبل برش داشتم. اما ایندفعه یه فکر خوب به ذهنم رسید. آخه دفعات قبل هر کاری میکردم دستم به دستگیره در نمیرسید.

این بود که کشون کشون صندلیمو بردم و گذاشتم دم در و رفتم بالاش و سعی کردم کلید رو بکنم توی قفل در. و البته منکلید در خونه رو هم میشناسم و تو دسته کلید بین اون همه کلید درست برداشتمش. ( البته قبلا مامان فهمیده بود که من کلید ها رو میشناسم). اما خوب باز هم قدم نرسید.

این بود همه کار من که مامان و بابا دو ساعت داشتند تجزیه و تحلیل میکردند که من چقدر فکر کردم و...

خوب من دیده بودم مامان صندلی کامپیوتر رو برمیداره و میبره تو آشپزخوه و میره روش تا از رو کابینت چیزی برداره .

فکر کنم اگه برم رو مبل بتونم در رو باز کنم اما خوب زورم نمیرسه که تا دم در ببرمش. حالا شاید بعدا یه کاری کردم..

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامي نسيم ( مامان ملودي )
27 اردیبهشت 91 11:00
عزيزم تولدت مبارك
مامان ارمیتا
27 اردیبهشت 93 7:33
تولدت مبارک
غزاله
27 اردیبهشت 93 19:36
سلام.خوبین؟؟ ایشالا همیشه سالم و شاد زیر سایه پدر و مادرش بزرگ شه من واسه تولد عشقم همسرم یه وب ساختم.میخوام تا تولدش 1369تا تبریک جمع کنم براش.میشه شما هم بیاین و تبریک برامون بذارین؟؟ ممنونم